دکتر نادر نوری ( نافذ )- Dr Naader noory کرمانشاه

سروده ها - نوشته ها - و پژوهشها ی دکتر نادر نوری ( نافذ) - کرمانشاه

دکتر نادر نوری ( نافذ )- Dr Naader noory کرمانشاه

سروده ها - نوشته ها - و پژوهشها ی دکتر نادر نوری ( نافذ) - کرمانشاه

دکتر نادر نوری ( نافذ )- Dr Naader noory  کرمانشاه

آثار واشعار دکتر نادر نوری ( نافذ) - - آزادی بیان اندیشه - کرمانشاه

فکرآورد های دکتر نادر نوری ؛ کرمانشاه- Naader noory ( نافذ) : پزشک و مشاور ژنتیک بیماریهای مادر زادی -
سراینده نویسنده ریاضیدان ( medicomathematist). راستی پذیر - پژوهشگر دنیای دین و دانش

بایگانی
  • ۰
  • ۰

ریشه را دریاب برگ رفتنی است

 

 

 نه زر بزن نه زور بگو نه زر بده              به اهل فن بگو که نظر بده

 

 زمان جعلیات به سر رسید             خزعبلات خویش به خر بده

 

به فکر ریشه باش نه شاخ و برگ              بس است کم زمان به هدر بده

 

ببین که بوم را به که می دهی            قلم  به دست اهل هنر بده

 

 

 دکتر نادر نوری

  ( نافذ) بهمن 98

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

  شمس فروشان شمع پرست 

 

بحررا رها, چشم به نهر دوختند


شمس را به شمعی کم سو فروختند


ای دریغ از این همه ظلم روزگار


جهل را عَلم کرده وعلم را به دار 
_______
نادر نوری ( نافذ) - بهمن 98

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

تاریخچه  گشتامد دنباله دار هالی 

 

گشتامد هالی

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

جنس درب کعبه

جنس درب کعبه 

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

آقا زاده ها در قرآن 

 

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

ldl level in diabetics

lldl  level in diabetic

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

 

   حداکثر دوز متفورمین

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

 

 بالا مرز A1c در افراد غیر دیابتی 

 a1c upper limit

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

خیالات متحده

خیالات  متحده 

 

خیالات  متحده

 دقیقن چند دقیقه   پیش  از پیش خواب برخاستم  .

خواستم به جویبار  پیچ در  پیچ اندیشه ام سریع سری بزنم  و یک دسته گل نو بچینم .

ناچار برای  بدست آوردن  چند برگ آچار دست نیاز  به سوی  میز مطالعه دراز کردم

او هم بی سدا  چند برگ  در دستم گذاشت.

داشتم  مداد زرنگی را بر می داشتم تا  نهال های  افکارم را بر روی کاغذ بکارد  که  یکباره برق قهر کرد  و اتاقم را ترک .

در  گور  تاریکی از تاریکی با نور مهتاب باریکی تنها ماندم . 

جیرجیرک ها از شادی جار زدند و سوسکها هم  در آن  دم سیاه  تا توانستند باربردند.

ومن  هم آرام  بر شانه ی سرد سکوت تکیه  زدم . 

در گوشه ای گوشیم  را شمع  و تکه ای  تمرکز جمع  کرده  بلکه نقطه نوری به کانون افکارم  بتابد تا چهار دیواری  دلسردی ام  را  کمی  گرم کنم   که ناگهان خفاشان  خیالات متحده به سرم  یورش آورده که  کشان کشان مرا از کهکشان فکربه چاه  زندان دیاربکر بیندازند 

  اما  چنگ  به  آسمان  و ریسمان  زدم و  نعش نقشه کور آن دشمنان نور را به  قعرگور فرستادم .

نمی دانم کدام  کودن کمین کرده با کمان کنایه  شانه ی   شأنم را زخمی کرده بود. 

و کنون نمی دانم کدام کاهن  کوزه های کهنه اش را برکله ام می کوبد

نمی دانم کرکس های کچل هستی چرا هیچ گاه  از مو سیر  نمی شوند ؟

اما  سوگند به شش های  شیمیای ام من هتا به پیاز آنها نیاز ندارم

سوگند به  ناله های شجریان  و خنده های رضویان که روزی  حنجره ها خنجر ها را پاره خواهند کرد . 

روزی قلم ها  قمه ها را   قلع و قمع خواهند کرد

روزی ریا را به ریالی نخواهند خرید 

روزی خواهد آمد که کسی  حاضر  نیست  دیگر کپسولهای  تهی   غمپاشان را پر کند 

  و  نهال ها  به ریش تیشه   خواهند خندید

 

دکتر نادر نوری - کرمانشاه - Dr Naader Noory...   بهمن 98

  • نادر نوری
  • ۰
  • ۰

 

 

  سقف پذیرفتنی کلسترول سقف پذیرفتنی کلسترول cholestrol

  • نادر نوری