چو نیستت مرکب علم مردان
الاغ از معرکه باز گردان
نافذ
چو نیستت مرکب علم مردان
الاغ از معرکه باز گردان
نافذ
پیاده شو از خر غرورت
نشان ده ته مانده ی شعورت
مرور کن سابقه خود را
چه کاشتی جز غم و کدورت
دکتر نادرنوری ( نافذ )
من از بهر بهروز بوده خطابم
تو از حال بهزاد دادی جوابم
دکتر نادرنوری ( نافذ)
جمعه ای دیگر پر شتاب گذشت
با پریشانی چون حباب گذشت
ای دریغ از این عمر پوچ ما
سد شکایت شد بی جواب گذشت
نافذ
آذر 1402
زهر جبر
دکتر نادر نوری - نافذ
از ریشه خشک سازم جهل و سبکسری را